بهسازی زبان فارسی، نظم‌بخشیدن به حرکت‌های فارسی در طول تاریخ 

همراه با پیشنهاد جایگزین برای چند واژهٔ بیگانه

دکتر محمدرضا رخشانفر – ونکوور

همان‌طور که در قسمت‌های پیش گفتیم، اصل زبان گفتار است و سخن‌گویی چیزی است که میان گوینده و شنونده برقرار می‌شود. لیکن نوشتار برای حفظ، برقراری و نگهداشت آن ساخته شده است. ازآنجاکه زبان یک رفتار قاعده‌مند و دقیق بشر است، امکان خطاکردن در بهره‌گیری از آن وجود دارد. بنابراین کار ما در این مقال اصلاح خطاها و مصون‌ساختن زبان نیز است. 

زبان‌ها از یکدیگر وام‌گیری می‌کنند. فارسی امروزی به‌دلیل وام‌گیری بسیار زیاد از عربی قدیم و جدید، به‌خاطر دین اسلام و کتاب قرآن بیش از پنجاه درصد واژگان خود را قرض گرفته است. خط فارسی و عربی هر دو ناقص‌اند، اما چون فارسی مشکلات قواعد عربی را ندارد، مذکر، مؤنث، تثنیه، قافیه‌پردازی، جمع‌های مکسّر و دیگر مسائل را ندارد، بسیار راحت‌تر می‌تواند به پیش برود. 

فرق بین خطا و اشتباه – خطاها خود قانون‌مندند اما اشتباه از سوی گوینده چنین نیست. او برمی‌گردد و آن را اصلاح می‌کند. ما اگر در خواندن یک متن با توجه به معنی به پیش برویم و نشانه‌های زیر و زبر و پیش را هرجا لازم است بگذاریم، آهنگ صدا و زیر و بمی کلام را رعایت نماییم، در صورت ضروری برخی واژه‌ها را درشت بنویسیم، گفتارمان صحیح دنبال می‌شود. هرگاه از ستودن بی‌مورد خوانندگان، گویندگان یا شاعران در یک مجلس دست برداریم و به‌درستی و صحت کلام توجه نماییم، به زبان فارسی خدمت کرده‌ایم. بارها اشتباهاتی را از سوی افرادی که شعری یا نوشته‌ای را می‌خوانده‌اند، شنیده‌ایم. فردی کلمه پَرّان را در شعر مولانا پُران تلفظ کرد: درستش این است؛ وقت آن شد کز ملَک پرّان شوم – آنچه اندر وصف ناید آن شوم. فردی دیگر کلمهٔ اِثنی را در اثنی عشر، اَثنا و افرادی دیگر بسیاری لغات را غلط تلفظ کرده و می‌کنند. چه کنیم؟ آیا همه تقصیر خط ناقص فارسی است؟ آیا این صداوسیما است که برنامه‌ای برای فارسی نمی‌گذارد؟ در واقع گرفتاری‌های فراوانی مطرح می‌باشند که جای بحثشان در اینجا نیست.

ایران ما گذشته‌های ناخوشایندی را پشت سر گذاشته است. از حملهٔ اعراب گرفته تا حکومت سلسله‌های کوچک و بزرگ، تاخت‌وتازها، تشکیل امیرنشین‌ها و تأثیر زبان‌ها یا لهجه‌هایشان بر فارسی که به آن‌ها اشاره کردیم و نوشتیم که عربی با تمام قدرتش و وام‌دادن بی‌حدش نتوانست جایگزین کامل فارسی به‌عنوان زبان رسمی کشور شود. از نقش ادبیاتش و صنایع بدیع و آرایه‌های کلامش صحبت کردیم و گفتیم که هیچ کشوری تاکنون نتوانسته است همانند آن‌ها را با این‌همه لطافت و ظرافت خلق نماید. حال، در صورتی‌که اجازه دهیم گفتار عامیانهٔ پست و ترجَمه‌های ناهماهنگ جایشان را بگیرند، چه بلایی بر سر زبان زیبایمان خواهد آمد؟ البته الفاظ عامیانهٔ خوب که نیاز روزانهٔ بعضی مردم را تأمین می‌کنند، جای خود را دارند؛ گو اینکه بسامد بالایی دارند و بیشتر از کلمات خارجی تشکیل شده‌اند، مانند سِری، دغلی، سرویس، لوتی، ترش (در ترش‌کردن) و بسیاری دیگر.

مثال‌هایی از کلمهٔ سرویس: سرویس این میز را بیاور. ماشین من سرویس لازم دارد. در این سفر، سرویس خوبی به ما بدهید. همین‌طور است کلمهٔ سِری در کاربردهای گوناگون. 

اگر جملهٔ هسته را با حرف ربط شروع می‌کنیم، دیگر نباید حرف ربط دیگری را در آغاز جملهٔ وابسته بیاوریم. پس ننویسیم، علی‌رغم این‌همه تذکر به مسافران که به سفرهای بی‌مورد نروند، با این وجود، باز هم ده‌ها تن وارد فرودگاه شدند. «با این وجود» بر سر جملهٔ وابسته لازم نیست. با اینکه راه درازی را طی کرده بودیم، ولی خسته نشده بودیم. در اینجا «ولی» لازم نیست. 

خانمی که مدیر یک دبستان بود، نوشته بود: «کار ساختمان به‌نحو احسنت انجام شده است.» درستش «به‌نحو احسن» است. احسنت فعل دوم‌شخص ماضی است، یعنی «تو خوبی کردی.» در آخر بعضی اسم‌های فارسی صفت مؤنث نیاوریم. نگوییم، میوهٔ ممنوعه، کمک/خدمت/خدمات اولیه. فارسی که مؤنث ندارد. ننویسیم فمینیسم (feminism)، مفهومش را تعریف کنیم: اعتقاد بر تساوی زنان و مردان در حقوق و فرصت‌ها. در مصراع حافظ: چیزیم نیست ورنه خریدار هر ششم. «چیزیم نیست» یعنی چیزی ندارم، یا پولی ندارم. اگر لغات خارجی معادل فارسی دارند، آن‌ها را حرف‌نویسی نکنیم. ننویسیم کِیترینگ (catering) بگوییم تهیهٔ غذا. ننویسیم آکادمی فرهنگی مولانا، زیرا آکادمی خود به‌معنی فرهنگستان است، و انگاری گفته‌اید «فرهنگستان فرهنگی مولانا» که خطا دارد. پس، یا بگوییم انجمن فرهنگی مولانا یا آکادمی مولانا.

کسرهٔ اضافه خود یک واج است، زیرا بود و نبودش معنی را عوض می‌کند. مثال: دربسته و درِ بسته، من این جعبه را دربسته از شما می‌خرم. وقتی خواستم وارد شوم با درِ بسته مواجه شدم. ته‌دیگ و تهِ دیگ. ته‌دیگِ پلوی امروز سوخته است. لطفاً تهِ دیگ را خوب بتراشید. سربار و سرِ بار. ما دیگر نمی‌خواهیم سربار خانوادهٔ شما شویم. غذا را زودتر سرِ بار بگذار تا خوب بپزد. 

زمانی که می‌گوییم توری پنجره پاره شده است، سر قوری شکسته است، این آپارتمان فروشی نیست. توری، قوری، فروشی و نیز واژه‌هایی مانند دوش، فانوس ،قانون، ماهوت همه با یک واو (v) نوشته می‌شوند و درست‌اند. اما کلمات طاووس، کاووس، داوود، وول (وول‌خوردن) یا مووی (movie) دو واو لازم دارند، چون یکی برای صدای «واو» (v) و دیگری برای صدای «او» (u) است. 

ازآنجاکه کار ما اصلاح خط ناقص هم است، تذکر می‌دهیم. امید است بخوانند یا خوانندگان به کسانی که این خطاها را دارند، یادآوری نمایند. 

حال، به چند واژهٔ پارسی‌شده توجه نمایید:

به‌جای بیزینس، بگوییم کسب‌وکار؛

به جای تردید، بگوییم دودلی یا گمان؛

به‌جای ترشح، بگوییم تراوش؛ 

به‌جای ترمینال، بگوییم پایانه؛

به‌جای ترویج، بگوییم گسترش؛

به‌جای تساوی، بگوییم برابری؛

به‌جای تست، بگوییم آزمایش؛

به‌جای تسلط، بگوییم چیرگی؛

به‌جای تسلسل، بگوییم زنجیرواری؛

به‌جای تسطیح، بگوییم هموارسازی؛

به‌جای تسبیح (سُبحه)، بگوییم دستگرد؛

به‌جای تسلیحات، بگوییم جنگ‌افزار.

خوانندگان عزیز اگر نظر یا سؤالی دارند، لطفاً به آدرس m.rakhshanfar1@yahoo.com ایمیل بفرستند.

ارسال دیدگاه